لطیفه کودکانه ؛ جدید و خنده دار برای کودکان
لطیفه کودکانه
در این مطلب از سایت جسارت تعدادی لطیفه کودکانه برای کودکان ایران زمین تهیه نموده ایم. امیدواریم این مطلب مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.
لطیفه های کودکانه
لطیفه سیرم
مادر به پسرش:پسرم چرا ناهارت را نمی خوری، مگه چیزی خورده ای؟
پسر:زمین یخ زده بود، زمین خوردم. چون هوا هم سرد بود، سرما هم خوردم و خلاصه آنقدر حرص خورده ام که سیر شده ام.
لطیفه دزدیدن چادر
کاراگاهی یک شب شرلوک هلمز، کاراگاه مشهور و دستیارش واتسون در چادری خوابیده بودند. نیمه شب، هولمز، واتسون را بیدار کرد.
هولمز:واتسون، به ستاره های بالا سرت نگاه کن و بگو برداشتت چیست؟
واتسون:من میلیون ها ستاره می بینم و اگر میلیون ها ستاره وجود داشته باشند و اگر فقط چند تا از آن ها سیاره ای مثل زمین ما باشد، پس امکان وجود حیات در چنین سیاره هایی هست.
هولمز:واتسون، تو عجب آدم نادانی هستی! یک نفر چادرمان را دزدیده است، همین.
آقای فراموشکار میره دکتر میگه آقای دکترمن فراموشی گرفته ام.
دکتر میگه:چندوقته این بیماری رو دارین؟
آقای فراموشکار میگه:کدوم بیماری؟
به غضنفر میگن: توی عمرت، سخت‌ترین کاری که کردی چی بوده؟میگه: پر کردن نمکدون!
یک روز کبریتی سرش را می خاراند، آتش می گیرد
جوک های کودکانه
معلم:بگو ببینم، کمبوجیه چه جور پادشاهی بود؟
شاگرد:پادشاه بدی نبود، فقط همیشه از کمبود بودجه شکایت داشت
به یه بچه میگن اون چه حیوونی یه که به ما گوشت، شیر، ماست، کفش، لباس میده؟
بچه میگه: بابام !!!
دو نفر دروغگو به هم رسیدند
اولی گفت : من دیشب توی کره ماه شام خوردم
دومی : آره ، وقتی از کره ی مریخ برمی گشتم تو را در کره ماه سر سفره دیدم
پسر مهربان داشت نوارخالی گوش میداد و بلند بلند گریه میکرده، بهش میگن چرا گریه میکنی؟
میگه: دلم واسه خواننده‌اش میسوزه، طفلکی لال بوده!
کلاغه به درخت پیر گفت: شنیدم مادربزرگ شدی اسم نوه ات چیه؟
درخت با خوش حالی گفت اسمش مداده مداد.
معلم: چرا انشایی که درباره ی گربه نوشتی مثل انشای برادرته؟!
رضا: آقا اجازه چون ما یک گربه بیشتر تو خونمون نداریم!!
معلم : می تونی بگی چرا فلامینگو یک پاش رو بالا نگه میداره؟
شاگرد: چون اگر دوتاش رو بالا نگهداره ، می افته!
